شعرهای سپیدم
از خودم نیست
شعر خداست
من فقط منتظر می شوم زمستان از راه برسد،
تا خدا شعر تازه ای بنویسد روی کاغذ ابرها
و سپس شعرهای کهنه اش را ریز ریز کند
تا زمین پر شود از کاغذهای سپید
آنگاه کافی است به یکی از این دانه های خیس خیره شوم
و از روی دست خدا شعر نو بنویسم...
رویا......
برچسب : نویسنده : shafaghesorkh بازدید : 88